داشتم در سایتها دنبال مطلبی میگشتم تصادفا به این مطلب
برخوردم و بیاد ماجرای خانم اقبال واخوی محترم افتادم که: ملاها ننه بزرگ
مسیح علی نزاد را اندکی علیه او علم کرده اند.
شباهت جالب است. در «خارجه» دوستان انقلابی و توحیدی،معلمان
فرهنگ و اخلاق و ادب، اسوه های مکتب توحید،در خشم از تلاش انسانی بانوئی
رنجدیده و مبارز، «اخوی بزرگ» را به مصاف خانم اقبال آورده اند و در
«داخله»، آخوندها،در خشم از تلاشهای مسیح علینژاد اخلاق و رفتارننجون، یعنی «ننه
بزرگ» خانم علی نژاد را علیه نوه علم کرده اند .آدم نمیدانم چرا یاد جمالزاده
مرحوم و کتاب «سر و ته یک کرباس می افتد» خودتان بخوانید ! ولی انصافا برخورد
خانواده علی نژاد و قلمزنان مکتب خامنه ای و خمینی و ملاها و کسانی که این مطلب را
نوشته اند خیلی نرمتر و آبرومند تر ازانقلابیون!! طراز مکتب است من اگر
واقعا چنانکه رفقا میگویند از هضم رابع!!! گذشته بودم به قلمزنان آخوندی خبر
میدادم ومیگفتم بابا عقب اید! بفرمائید خارجه کار آموزی ادب و اخلاق و
چگونگی برخورد با خواهر خطا کار را یاد بگیرید.
در مطلبی دیگر،در همین رابطه انسانریختی
بنام یامین پور، مجری صدا و سیما با انداختن عکس پری بلنده مسیح علی نژاد را
با او مقایسه کرده است و نوشته است:
از پری بلنده تا مسیح علی نژاد!
فرق است بین یک فاحشه و یک مرتد
فرق است بین یک فاحشه و یک مرتد
مطالبی دیدم مبنی بر اینکه عده ای به دنبال گرفتن حکم ارتداد برای مسیح علی نژاد هستند.
با این کار مخالفم. مسیح علی نژاد حداکثر یک فاحشه است نه یک مرتد. ارتداد ناشی از فعل و انفعالی معرفتی و نظری است. یعنی ارتداد، انحرافی در قلمرو عقیده و نظر است و از مغز نشأت میگیرد؛ ولی فاحشگی انحرافی در قلمرو ارضای نیازهای جنسی و از ... نشأت میگیرد. بنابراین نباید سطح یک فاحشه را به اندازه ی یک منحرف فکری بالا آورد. می دانید که حتی حکم فقه هم در مورد فاحشه ها حکمی تحقیرآمیز است.(مثلاً فاحشه ها برخلاف زنان محترمه، عدّه ندارند)»
مطلب این جانور بنحو غریبی مرا بیاد مطلبی انداخت که در
باره خانم اقبال نوشته شده و او را با یکی از شکنجه گران نازی مقایسه کرده و عکس
او را کنار آن شکنجه گر درج کرده بودند. شگفتا که نثر و زویای نوشته یامین پور،
علیه علی نژاد به نحو غریبی با نوشته علیه خانم اقبال شباهت داشت
این دو بانو زندگی مشابهی نداشته اند ولی زوایای
حمله علیه شان بسیار مشابه است . جرم هر دو نیز بیرون زدن از خط و دفاع از آزادی
است .در هر حال خودتان بخوانید و قضاوت کنید.آخرین مقاله را هم بزرگواری بهنام
هاشم زاده ثابت نوشته که به نحو غریبی و با دریدگی مکتبی یک زن شریف و محترم را
بدون مدرک و تردید همکار آخوندها و مزدور خوانده در این لینک مطلب را بخوانید : " ستیغ قله حق و عمق چاه باطل".
میخواهم به نویسنده عرض کنم اگر ستیغ قله حق این است که
تو مینمائی و بالا روندگانش امثال تواند که اینطور راحت هر شکری میخواهی
میخوری و شرم و حیا نمیکنی باید بر چنین ستیغی فرا رفت و درست در نوک قله با تمام
نیرو خود را راحت کرد برادر من! واقعا دریدگی تا کجا.
اسماعیل وفا یغمایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر