این کمپین با محکوم کردن قاطع این حمله موشکی، خواهان انتقال فوری ساکنان کمپ لیبرتی از عراق به کشور ثالث میباشد. ما با اعتقادات شخصی و سیاسی انسانها کاری نداریم ولی نمیخواهیم که ساکنان لیبرتی هر بار اوضاع حکم میکند، مورد معامله قرار بگیرند و از جان آنها مایه گذاشته شود. ساکنان لیبرتی کالا نیستند، آزادیخواهانی هستند که در سودای آزادی مردمشان به این مسیر پا نهاده و اینک در عراق در زندانی بنام لیبرتی گرفتار آمده اند.

۱۳۹۲ مهر ۱۵, دوشنبه

اعتصاب غذا در لیبرتی : به چه جرمی قرار است تک به تک کشته شوند؟



بیش از یکماه، از کشته شدن 52 نفر از ساکنان کمپ اشرف و به گروگان گرفتن 7 نفر از آنها میگذرد. از آن روز نزدیک به صد نفر در کمپ لیبرتی دست به اعتصاب غذا زده اند. در میان اعتصاب کنندگان تعدادی از اعضای خانواده کشته شدگان در کمپ اشرف و 7 نفری که در دست دولت عراق گروگان هستند شرکت دارند. بنا به اطلاعیه مجاهدین وضعیت جسمی بسیاری از اعتصاب کنندگان وخیم است و با از دست دادن وزن در این مدت، بسیار ضعیف شده اند. اعتصاب کنندگان با مشکلات دید، شنوایی، سردرد و سرگیجه، دردهای بدن، ریزش مو و ناراحتی های گوارشی مواجه هستند. با بیش از سی روز اعتصاب غذا ناراحتی های جسمی آنها رو به وخامت می رود. با توجه به وضعیت بد جسمی کسانی که طی سالها در عراق با مشکلات کمبود غذا، حملات متعدد موشکی، زمینی... و بیماری های مختلف درگیر بوده اند، این شرایط نمیتواند ادامه داشته باشد. بعد از گذشت یکماه هنوز از گروگانها خبر موثقی در دست نیست. مجاهدین میگویند، مدارک قابل ارائه در هر دادگاه بین المللی بیطرف را دارند مبنی بر اینکه گروگانها در بغداد به دست دولت مالکی اسیر هستند و در معرض استرداد به ایران قرار دارند. با اینهمه بی عملی سازمان ملل و دولت آمریکا در این میان شبهه برانگیز است. هیچ اقدام جدی تا بحال از طرف ارگانهای بین المللی برای نجات جان این هفت نفر انجام نشده است!

در این میان سئوال اصلی این است : چه باید کرد؟ برای آزادی این هفت گروگان چه میتوان کرد؟ آیا اعتصاب غذا بهترین راه حل است؟ در حالیکه باید تمام تلاشهایمان را برای زنده نگه داشتن و آزادی این هفت نفر انجام دهیم، آیا درست است که صدها نفر دیگر را در لیبرتی به زیر تیغ مرگ بفرستیم؟ برای هر کس که نجات آن هفت گروگان مهم است، باید نجات جان ساکنان لیبرتی نیز مهم باشد. من روی سخنم با اعتصاب کنندگان در کمپ لیبرتی نیست. چون میدانم، آنها با صداقت تمام، آماده اند از جان خود برای اهداف تشکیلاتی که قبولش دارند مایه بگذارند و تا به حال نیز آنرا نشان داده اند. آنها آماده اند با فداکاری اگر اعتصاب غذا به آزادی همرزمانشان کمک کند در این مسیر جان دهند. هدف آنها به غایت قابل فهم است. برای همین در این رابطه، تاکتیک تشکیلاتی اعتصاب غذا را در جایی که مسئله ای حل نمیکند و به بهای جان عده ای دیگر تمام می شود باید به چالش کشید. 

به نظر من اگر قرار است اعتصاب غذایی صورت بگیرد باید در خارج از عراق در کشورهای غربی باشد. مثلا بسیاری از اعضای شورا، حامیان مجاهدین اینبار باید قدم پیش بگذارند و برای نجات جان این هفت نفر اعتصاب غذا کنند و نشان دهند که حاضر به کار عملی نیز هستند! اینبار به مقاله نویسان دوره ای و حاضر حاضر گویان در خارج کشور و آنها که خروج از عراق را خط سرخ می نامیدند، باید گفت : این گوی و این میدان! کمی هم برای شعارتان بهای عملی بپردازید و همیشه از جان ساکنان لیبرتی مایه نگذارید. مسلما اعتصاب غذا در کشورهای خارجی کاربرد تبلیغاتی بسیار وسیعتری دارد. و با توجه به اینکه امکانات پزشکی در اینجا قابل مقایسه با کشور عراق بخصوص در کمپ لیبرتی نیست، جان اعتصاب کنندگان کمتر در خطر خواهد بود.

اهداف مطرح شده برای اعتصاب غذا از دو بند فراتر نمیرود : یک - آزادی گروگانها دو - استقرار یک تیم ناظر ملل متحد و کلاه آبی ها بصورت دائمی! در کمپ لیبرتی! ... 
درخواست استقرار کلاه آبی ها بصورت دائمی! این سئوال را مطرح میسازد که مگر مجاهدین قصد دارند بصورت دائمی در عراق بمانند که درخواست استقرار دائمی تیم ناظر ملل متحد و کلاه آبی ها را دارند؟ چرا در این درخواست تاکید نمیشود " استقرار کلاه آبی ها تا انتقال ساکنان لیبرتی به کشور ثالث" !؟ و این سئوال پیش می آید که اگر بواقع جان این انسانها مهم است چرا حداقل در یک بند آخر " درخواست انتقال فوری ساکنان لیبرتی از کشتارگاه عراق به کشور ثالث " مطرح نمیشود. یا چرا روی این مسئله تاکید نمیشود که هفت زندانی باید آزاد شده و بلافاصله به همراه دیگر ساکنان لیبرتی به کشور ثالث منتقل شوند!؟

در انتها با توجه به اینکه در اطلاعیه های اخیر مجاهدین از در دست داشتن مدارک قابل ارائه در دادگاه های بین المللی در رابطه با گروگانها اشاره شده است، آیا بهتر نیست که با این مدارک از دولت مالکی به دلیل گروگان گیری هفت پناهجوی تحت حفاظت بین المللی در عراق، به دادگاه شکایت برده شود. و با وکلای مجرب و بیشماری که مجاهدین دارند راه حل حقوقی برای این مسئله جستجو کنند. آیا راه حل های حقوقی از اعتصاب غذا کاربرد بیشتری برای نجات جان گروگانها ندارد؟ در عراقی که بارها مشخص شده، جان ساکنان لیبرتی برای ماموران گماشته شده از طرف دولت مالکی، هیچ ارزشی ندارد. اعتصاب غذا چه مشکلی را می تواند حل کند؟ بجز برآورده کردن خواسته ی رژیم جمهوری اسلامی و ماموران عراقیش که همیشه خواستار از بین بردن ساکنان لیبرتی در عراق بوده اند. بخصوص در وضعیتی که خانم مریم رجوی خود تاکید میکند طی 900 روز تحصن در ژنو هنوز سازمان مل و ایالات متحده پاسخگوی امنیت مجاهدین در عراق نیستند.

همچنین چند روزی است، یک آگهی از تلویزیون سی ان ان آمریکا به کرات با پرداخت بودجه ای کلان پخش میشود که اشاره به نجات جان 7 گروگان دارد. این آگهی میتواند نقشی مثبت در افکار عمومی آمریکایی ها ایفا کند. و دقیقا از چنین امکانات هشداردهنده ای باید در جهت نجات جان نزدیک به 3000 ساکن کمپ لیبرتی بهره گرفت تا دولت ها را وادار به پذیرش کسانی که در عراق در کمپ لیبرتی زندانی هستند کرد. 

عراق در آتش و انفجارهای مرگبار روزانه غرق شده است. یک لحظه بیشتر ماندن در عراق به معنی امضای حکم مرگ ساکنان لیبرتی است. اگر مسئله خروج از عراق و نجات جان ساکنان لیبرتی مد نظر است و این دولت های غربی هستند که در پذیرش پناهجویان تعلل می ورزند باید با پخش چنین آگهی هایی در تلویزیون ها، رادیو ها و رسانه های غربی افکار عمومی را در این رابطه بسیج کرد و دولت های غربی را وادار به پذیرش پناهجویانی نمود که بنا به کنوانسیون چهار ژنو تحت حفاظت محسوب میشوند.

اگر مجاهدین و شخص خانم رجوی بعنوان رهبر فعلی و حاضر در صحنه ی مجاهدین، مسئله آزادی گروگانها و انتقال فوری آنها به همراه ساکنان لیبرتی به کشور ثالث را بعنوان یک امر مهم و اصلی به هم گره نزنند. تمامی درخواست های دیگر در رابطه با امنیت در لیبرتی، دیوار حفاظتی، استقرار کلاه آبی ها و غیره را باید نمایشی توصیف کرد و بس!

عاطفه اقبال - 7 اکتبر 2013


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر