بالاخره بعد از سه روز سکوت در قبال تقاضای صادق لاریجانی مبنی بر استرداد ساکنان لیبرتی به ایران، مجاهدین با اطلاعیه ای از جانب شورای ملی مقاومت عکس العمل نشان دادند! تا دیشب این موضع گیری در هیچ یک از سایت های رسمی و غیررسمی مجاهدین منتشر نشده بود. ولی تاریخ اطلاعیه با وجود اینکه امروز صبح منتشر شده است دو روز پیش یعنی 29 اردیبهشت عنوان شده!! جالب اینجاست که این اطلاعیه که فقط در سایت همبستگی ساعاتی پیش منتشر شد نه در سایت اصلی مجاهدین و نه در سایت شورای ملی مقاومت و سایت های دیگر غیررسمی و هوادار مجاهدین هنوز نیامده است! سئوال این است آیا اگر موضوع تهدید در مورد جان رهبران مجاهدین بود نیز همین تاخیر مجاز شمرده میشد؟ یا باید به خودسوزی چندین نفر می انجامید!؟ این موضع گیری نیم بند البته که زیر فشار افکار عمومی و با انتشار اطلاعیه کمپین که به این عدم موضع گیری اعتراض کرده بود صورت گرفت. اما نکته بسیار مهم در این اطلاعیه این است که باز با وجود اینکه در این اطلاعیه هشدار در رابطه " با براه انداختن حمام خون دیگری" توسط رژیم داده شده ولی هیچگونه سخنی از انتقال فوری ساکنان لیبرتی به کشور ثالث بعنوان تنها راه نجات جان آنها در میان نیست! در هیاهوی تبلیغاتی برای برنامه سالانه ماه ژوئن که به شکرگذاری دستگیری و آزادی چند روزه خانم رجوی صورت میگیرد گویا مسئله جان ساکنان لیبرتی هر روز از نظر مجاهدین کمرنگ تر و کمرنگ تر میشود! اگر این چنین نیست کمپین ما، به مجاهدین پیشنهاد میکند با توجه به اینکه ماجرای دستگیری خانم رجوی مربوط به یازده سال پیش است و اینک خطر بصورت مستقیم جان ساکنان لیبرتی را تهدید میکند تیتر اصلی این گردهم آئی سالانه را به " نجات جان ساکنان لیبرتی ار عراق" اختصاص داده و با این شعار انسانی و حقوق بشری بطور خاص ایرانیان را به این مراسم دعوت کنند. مراسمی مردمی و نه مراسمی که در آن سخنرانان خارجی با پرداخت پول بلیط هواپیمایشان و اقامت چند روزه در بهترین هتل های فرانسوی و دستمزدهای کلان در آن شرکت میکنند! مراسمی مردمی و نه مراسمی که لباس خانم رئیس جمهور مقاومت و دیگر شرکت کنندگان در آن قیمتش بیش از نان شب صدها خانواده ی فقیر ایرانی باشد! و نه مراسمی که شرکت کنندگان لهستانی و آفریقائی و دیگر کشورهای خارجی بیش از شرکت کنندگان ایرانی باشد! و نه مراسمی که قیمت سالن و تزئینات و خوانندگان و نوازندگان آن سر به فلک بزند! پولهایی که اگر به موضوع انتقال ساکنان لیبرتی اختصاص داده شود، میتوان آنها را ظرف مدت کمی به بیرون از عراق منتقل کرد. کمپین ما بار دیگر از مجاهدین و بطور خاص خانم رجوی که این مراسم به مناسبت آزادی او از زندان فرانسه برگزار میشود میخواهد موضوع این مراسم سالانه را به " انتقال فوری و نجات جان ساکنان لیبرتی از عراق" اختصاص و با تمام امکانات مالی و حقوقی به خروج ساکنان لیبرتی از عراق تحت نفوذ رژیم جمهوری اسلامی که کمر به قتل تک تک آنها بسته است، برخیزند!
عاطفه اقبال - 31 اردیبهشت 93 برابر با 21 می 2014
از طرف کمپین برای انتقال فوری ساکنان لیبرتی به کشور ثالث
لینک موضع گیری مجاهدین
http://
کامنت ها در فیسبوک
کامنت ها در سایت دریچه زرد
- سلام: خانم اقبال طوری می نویسند که اگر یکی نداند چه خبر است فکر می کند که گویی کشورهای اروپایی آمده اند و گفته اند که آماده بردن شما هستیم و آنها می گویند که نه نمی آییم. در نوشته های خانم ضدیت با مجاهدین بسیار شدید است و اینطور وانمود می شود که خود آنها مسبب محاصره و آب و نان قطع کردن و دوا نرسيدن و ايضا تير و تبر و موشک و مسلسل..: هستند. گیر دادن مدام شماها به لباس یک خانم نشان از چه دارد؟ آیا واقعا مسئله به این سادگی است که با خرج پول لباس و یک گرد همایی میتوان آنها را ظرف مدت کمی به بیرون از عراق منتقل کرد؟ نتیجه این گونه برخورد بدبینی آنها نسبت به شما است. نوشته های مجاهدین از لیبرتی را ملاحظه کنید. برای مثال محسن معصومی از لیبرتی می نویسد که دلسوزی آنها یک جنگ رواني عليه آزاديخواهان است. بريدة مفلوكي که دچار سقوط اخلاقي شده با همان سبعيت مکتب لاجوردی، هيچ مرزي، ولو تيز كردن تيغ جلاد عليه خويشاوندان نزديك خودش را هم نگه نمي دارد.
- ۲ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۲۱:۳۰
- رضا خرم دل گفت...
- ایوب آقا خانه از پای بست ویران است تو یکی پی بند ایوان نباش... بالام جان کشورهای اروپایی نگفتن شما راست میگی ولی آخه خود اینها چرا داد و هوار نمیکنن که این آدما رو از اونجا منتقل کنید؟ سه تا اطلاعیه از پریروز دادن تو کدومشون از انتقال این آدما حرف زدن؟ کجای کاری بابا؟ یه کم به خودتون بیایین و بجای فحاشی به خانم اقبال کاری برای اون آدما بکنید.
- ۳ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۳:۰۳
- ناشناس گفت...
- خانم اقبال ، به درستى كه حرف دل مرا كه عزيزم در ليبرتى است زدى، خدا نكهدار شما و عزيزان در ليبرتى باشد
مادرى منتظر - ۳ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۸:۳۶
- ایوب نظام آبادی گفت...
- سلام: رضا خرم دل، من هم شرایط بسیار خطرناک و نیز کینه جمهوری اسلامی را درک می کنم چرا که اساسا اعتقاد دارم که سازمان مجاهدین از همان ابتدا به آب و آتش زده و نهایت تلاش خود را در مبارزه به کار برده است. آنها بی حد و اندازه از جان مایه گذاشته اند . ملاحظه کنید که عراقچی به تازگی گفته که: در کنگره آمریکا لابی صهیونیسم، لابی عربی و لابی منافقین به شدت علیه توافق ژنو کار میکنند. منافقین نیروی سیاسی خود را در اروپا حفظ کرده‌اند و هشتاد نماینده کنگره آمریکا با آنها کار میکنند.
خوب ، از شما خواهش می کنم که دو نوشته سعید داوری فرزند عباس داوری در لیبرتی و نیز محسن معصومی از لیبرتی را ملاحظه کنید. البته نوشته های دیگری نیز از مجاهدین لیبرتی موجود است. آیا نوشته های کسانی که در معرض خطرند حاکی از تعلل سازمان مجاهدین است؟ باید این را هم در نظر بگیریم که از مسائل بسیاری باخبر نیستیم. - ۳ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۴۵
- رضا خرم دل گفت...
- ایوب آقا بالام جان یعنی می خوای به ما بگی که سعید داوری و دیگر کسان در لیبرتی همه اینترنت دارن و راحت همه مطالبو میخونن و خودشون انتخاب میکنن و جوابم میدن!!!!!!!!!!!!!؟ آورین بابا آورین بالام.... جمع کنین مردم رو احمق تصور نکنین... مجاهدین هیچ قصدی برای آوردن بچه های مردم ندارن برای همین هم اینهمه به همه دشنام و بد وبیراه میدن. برو خدا روزیتو جای دیگه بده ایوب آقا
- ۳ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۲۰
- ایوب نظام آبادی گفت...
- سلام: رضا خرم دل، فروردین 91 در ارتباط با اتهام سیمور هرش به مجاهدین ، آقای یغمایی مطلبی نوشته بود و در آن مقاله این جمله را می خوانیم که .......از طرف دیگر در ماههای اخیر و تا همین الان جز فشار و سرکوب و کشتار و تثبیت انها در لیست تروریستی و پناه ندادن آنها علیرغم تمام تلاشهائی که سازمان مجاهدین میکند چیزی در چشم انداز نیست.
من از همان ابتدا بر همین باور بودم که امکان خروج نبوده و کاملا ذهنی گرایی است اگر تصور کنیم که در طول ده سال گذشته چنین امکانی وجود داشته است. - ۳ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۳۲
-
esmail گفت...
- جناب ایوب
لطفا ادرس دقیق بدهید کجا در سال نود و یک من چنین چیزی نوشته ام ممنون - ۴ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۰:۲۲
- ناشناس گفت...
- ايوب شرم كن ، امكان خروج را به خانوادها بسياريد، ما عزيزانمان را خودمان بيرون مى اوريم، در ضمن هر خانواده اى كه خود با وكيل اقدام كرد سازمان سنك اندازى كرد و اين اجازه را نداد ، ايوب تو دروغكويى بيش
نيستى،
يك مادر منتظر - ۴ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۵:۴۲
- ایوب نظام آبادی گفت...
- سلام: گاهی نمیشود ساکت ماند
سخنان سیمون هرش و مقوله «دایره و تنبک زدن» یا «زینب و کلثوم »شدن مجاهدین
اسماعیل وفا یغمائی
"باز هم تکرار میکنم این چه ماجرائی است که آمریکا و اسرائیل و... در حال بکار گرفتن مجاهدین برای حمله به ایرانند و از طرف دیگر در ماههای اخیر و تا همین الان جز فشار و سرکوب و کشتار و تثبیت انها در لیست تروریستی و پناه ندادن آنها علیرغم تمام تلاشهائی که سازمان مجاهدین میکند چیزی در چشم انداز نیست." - ۴ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۶:۵۰
- ایوب نظام آبادی گفت...
سلام: مادر منتظر، کسانی همین الان به دنبال این هستند که لیبرتی اعزام شوند که باز با ساز و دهل وچند بلند گو به شکنجه روحی ساکنین لیبرتی بپردازند. تلاش این به اصطلاح خانواده ها را هم دیدیم. با امید به رهایی تمامی ساکنین لیبرتی. جواب شما را یکی از همین مجاهدین لیبرتی به نام سعید داوری داده است.او می نویسد،
می گویند: «چرا تحصنها و تظاهرات خود را بجاي متمركز كردن روي مسائل تبليغاتي بر روي خروج آنها متمركز نميكنيد!؟ انتقالشان را به خانوادهها بسپاريد تا آن چنان كه بارها گفته ام آنها را با چنگ و ناخن و دندان هم كه شده از عراق بيرون بياورند!...»
به همين سادگي!!- مثل اینکه باید به دست اندرکاران عراقی و جانیان مالکی مدال هم بدهیم! این گوهران بی بدیل در زندان لیبرتی به انواع و اقسام وسایل ارتباط جمعی و اینترنت دسترسی دارند و تمام مطالب را اسکن میکنند و جوابیه مینویسند! آفرین به آنها که تیزهوشند! و درود بر برادران عراقی که این امکانات رو فراهم کردند تا جگر تمام کسانی که حرفی دارند بیرون آورده شه! ایوب خان، اونی که دچار سقوط اخلاقی شده، خودتی و کناردستی هایت حاجی!
-
ناشناس گفت...
- اين روزها بنده كامنت هايي كه درزيرم مقالات عاطفه اقبال يا يغمايي ويا ...رادنبال ميكنم ريل كارجالبي را مي روند معمولا اولين كامنت برعليه مقاله يا خودنويسنده ومحتواي مطالب اوست وبعد به ترتيب بقيه ستون وقشون مي شوند و برعليه كامنت نويس اوليه شروع ميكنند وريل ادامه دارد ، بابا ما هالو نيستيم . خدا به ما عقل داده اين بساط خودتان راجمع كنيد، قديم ها مي گفتند طرف ولگردكوچه وخيابان است الان شمادرفضاي مجازي پلاس مي زنيد و درواقع همان ولگردان خيابان هستيد
- براستي مگر قسمت اعظم فعاليتهاي سياسي مقاومت ايران صرف موضوع بازاسكان نشده است؟ ....وانگهي مگر بازاسكان ساكنان ليبرتي بازي هفت سنگ يا گل كوچك است كه با چنگ و ناخن و دندان به راه حل و سرانجام برسد؟ انگار نه انگار كه موضوع سرنوشت آلترناتيو دمكراتيك يك ديكتاتوري خونخوار است، انگار نه انگار كه سرنوشت و حقوق پايمال شده و به خون سرشته يك خلق در زنجير در ميان است، آن هم در زماني كه نظام بحرانزده ولايت مشغول نوشيدن زهر اتمي است و تا ميتواند در اين مسير سنگ اندازي ميكند.
- ناشناس گفت...
- اقاى ايوب ، من از ارويا با وكيل اقدام كردم، كار خوب ييش رفت، ولى سازمان اجازه نداد، جهت اطلاعت ما خانوادها ساكت نخواهيم نشست، جان عزيزان ما در خطر است، البته من ديكر به شما ياسخ نخواهم داد،زيراكه شما هم يك قربانى هستيد،
مادر منتظر - ۴ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۴۶
- ناشناس گفت...
- مشکل این است که آقای سسعید داوری در متنی که به او نوشته شدنش را نسبت می دهند دو غلط عمده دارد که تمام پاسخ او به خانم اقبال را بی معنی و غیر واقعی می کند.
یک اینکه مجاهدین آلترناتیو نیستند.
دو اینکه دمکرات نیستند.
واقع گرا - ۴ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۲۰
- ناشناس گفت...
- عاطفه اقبالها ويغمايي ها كساني هستند كه ازطرف «برادران » و «نيروهاي غيبي » و«امت هميشه درصحنه » به طورمستمر پشتيباني مي شوند . به قول شاعر ديروز ومفلوك امروز ، شراب قرمزخودتان راپاي شومينه پاريس به سلامتي رهبر جمهوري جهل وجنايت بخوريدوبعد از زدن آروغ هايتان ، يك پك هم به سيگار زده وشروع به مطلب نويسي وكامنت نويسي كنيد . خوش باشيدوعمرتان دراز وكارتان ادامه دار باشد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر