طبق اطلاعیه شماره 9 شورای ملی مقاومت که امروز
منتشر شد، دولت مالکی با کمک نیروی قدس و وزارت اطلاعات رژیم، دستگاه های شنود و
دوربینهای مخفی برای تحت کنترل داشتن ساکنان اشرف که قرار است به آنجا منتقل شوند،
نصب کرده است.
بنا به این گزارش، این اطلاعات از درون رژیم جمهوری
اسلامی به دست مجاهدین رسیده است. این گزارش می افزاید که نیروهای سپاه پاسداران
چند روز پیش با تجهیزات کامل به کمپ لیبرتی رفته اند که آنجا را برای انتقال
ساکنان اشرف آماده کنند!
از قرار یکی از دلایل تاخیر انتقال ساکنان اشرف با وجود
ابراز آمادگی آنها، نصب این دستگاه ها و دیوار کشی حول کمپ میباشد. این
اطلاعات هنوز از منابع دیگری تا جایی که من پیگیری کردم، منتشر نشده است. ولی از
دستگاه اطلاعاتی رژیم ولایت فقیه در دشمنی با مخالفانش بخصوص با مجاهدین چنین کاری
دور از انتظار نیست. به هر حال اگر این اطلاعات صحت داشته باشد. نه میتوان به
وضعیت تغذیه ساکنان اشرف در کمپ لیبرتی اعتماد کرد و نه به مجاری آب و ..... ضمن اینکه
نصب دستگاه های فیلم برداری و شنود این سئوال را مطرح میسازد که اگر
بواقع، قصد عراق و سازمان ملل، انتقال ساکنان اشرف به کشور ثالث میباشد، این
بساط جاسوسی و دیوار کشی ها برای چه منظوری صورت میگیرد؟ آیا براستی سازمان ملل و
آمریکا که قول نظارت بر کمپ لیبرتی را داده اند از این وضعیت که در اطلاعیه شورا
آمده است، بی خبر هستند؟ اگر خبر دارند چرا بنا به وظیفه ی نظارتی که به آن متعهد
شده اند از آن حرفی نمیزنند، چرا جلوی اینکار را نمیگیرند!؟
براستی آیا، سازمان ملل یا ارگان های حقوق بشری و
کشورهای اروپایی و آمریکایی نمیتوانند امکان انتقال سریع و امن ساکنان اشرف را به
کشوری ثالث فراهم کنند؟ یا همه اینها یک بازی شرم آور در جهت حفظ منافع خودشان
بیشتر نیست؟
از طرفی سئوال اصلی من در رابطه با بحران اشرف، هنوز این
است : چرا مجاهدین که پشتشان به اینهمه پارلمانتر و وکیل و شهردار و شیخ و ... گرم
است و هر روز اطلاعیه ای از جانب آنها در حمایت از اشرف!! منتشر میشود. در این
اطلاعیه ها " درخواست انتقال سریع ساکنان اشرف به کشور ثالث " را
در صدر خواسته های خود قرار نمیدهند؟ چرا اینهمه وکیل و پارلمانتر را در جهت دفاع
از حق قانونی انتقال این ساکنان از کشوری که در آن زیر خطر کشتار قرار دارند به
کار نمیگیرند؟ چرا این وکیلها - تا جایی که میدانم هر ساکن اشرف دو وکیل بین
المللی دارد، یعنی حدود 6800 وکیل !- از حق انتقال و استقرار موکلشان به کشور دیگر
دفاع نمیکنند و فقط هر روز از حفاظت آنها در همان عراق حرف میزنند؟ انتقال - یک
موکل تحت خطر - به یک کشور دیگر برای دو وکیل کارکشته بین المللی کار سختی نیست!
آنهم موکلانی که در پرونده هر کدام، سالها زندانی بودن در زندانهای جمهوری اسلامی
و یا دهها دلیل مستند برای تحت خطر بودن آنها وجود دارد. آیا براستی دغدغه
همه ی طرفها جان ساکنان اشرف است؟ یا بازی های سیاسی دیگری پشت پرده، صحنه گردان
است؟
عاطفه اقبال - پنجشنبه 12 ژانویه 2012
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر