این کمپین با محکوم کردن قاطع این حمله موشکی، خواهان انتقال فوری ساکنان کمپ لیبرتی از عراق به کشور ثالث میباشد. ما با اعتقادات شخصی و سیاسی انسانها کاری نداریم ولی نمیخواهیم که ساکنان لیبرتی هر بار اوضاع حکم میکند، مورد معامله قرار بگیرند و از جان آنها مایه گذاشته شود. ساکنان لیبرتی کالا نیستند، آزادیخواهانی هستند که در سودای آزادی مردمشان به این مسیر پا نهاده و اینک در عراق در زندانی بنام لیبرتی گرفتار آمده اند.

۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

میز گرد با شرکت سه میهمان توسط رادیو فردا : رویارویی خونین در اردوگاه اشرف: ماندن یا رفتن؟



خواندن این میزگرد که به همت رادیو فردا با شرکت کريم قصيم از اعضای اوليه شورای ملی مقاومت در آلمان، اميرحسين گنج بخش از بنيانگذاران اتحاد جمهوريخواهان ايران در واشنگتن و عبدالکريم لاهيجی، نايب رئيس فدراسيون جوامع جهانی مدافع حقوق بشر در پاريس. انجام شده است را به دوستان توصیه میکنم . در این میزگرد موضوع ماندن یا خارج شدن مجاهدین در اشرف بکه در شرایط فعلی سئوال بسیاری از دوستان  است به بحث گذاشته شده است.  که اقدام بسیار بجایی از طرف رادیو فردا میباشد. به دوستان پیشنهاد میکنم که  در این بحث شرکت کنند و چنانچه نظر یا پیشنهادی در این رابطه دارند، یا راه حلی به نظرشان میرسد مطرح کنند. به نظر من شرکت تک تک ما در این بحث  بسیار راهگشا خواهد بود. یقین دارم که با عمومی کردن این بحث بسیاری از گره ها گشوده خواهد شد. 

عاطفه اقبال-12 آوریل2011 


امیر مصدق کاتوزیان از رادیو فردا

 در شرايطی که گفته های تازه سازمان مجاهدين خلق در مورد فعاليت های اتمی ايران در کانون توجه رسانه های جهان قرار گرفته بود، بامداد جمعه نيروهای دولتی عراق برای چندمين بار در سالهای اخير به اردوگاه اشرف که محل اقامت شماری از اعضای اين گروه مخالف جمهوری اسلامی ايران است، حمله کردند. همزمان نظاميان عراقی می گويند در واکنش به سنگ پرانی اعضای مجاهدين خلق و مجروح شدن نظاميان وارد عمل شده اند.

خبرگزاری ها به نقل از منابع پزشکی تعداد کشته شدگان در حمله اخير به اردوگاه اشرف را  ۱۰ تن اعلام کردند اما منابع نزديک به سازمان مجاهدين خلق می گويند ۳۳ نفر در حمله نيروهای دولتی عراق کشته شدند و می افزايند نزديک ۳۰۰ تن ديگر هم زخمی شده اند.

عراق مدتهاست که خواهان خروج ساکنان اردوگاه اشرف از اين کشور است اما در مقابل سازمان مجاهدين خلق خواهان آن است که اين اردوگاه تحت نظارت نيروهای آمريکايی باشد.

حمله به اردوگاه اشرف با واکنش های بين المللی هم رو به رو شده و همزمان با ابراز نگرانی دولت آمريکا از اين موضوع سازمان عفو بين الملل خواهان انجام تحقيقات مستقل در مورد اين حمله شده است.

اما در ايران علی اکبر صالحی وزير خارجه اقدام دولت عراق را در حمله به اردوگاه اشرف در خور تقدير و در مسير عملياتی کردن قانون اساسی عراق و تصميم های قوه قضاييه اين کشور ارزيابی کرده است.

سازمان مجاهدين خلق پس از نزديک دو دهه مبارزه مسلحانه عليه جمهوری اسلامی ايران از درون خاک عراق پس از سقوط حکومت صدام حسين سلاح های خود را تسليم نيروهای آمريکايی مستقر در عراق کرد و مطابق کنوانسيون ژنو علی الاصول در زير چتر محافظت بين المللی قرار گرفت.

اما با انتقال مسئوليت حفظ اردوگاه اشرف از آمريکايی ها به نيروهای عراقی وضعيت تغيير کرد. همزمان با حمايت از دولت نوری المالکی نخست وزير عراق، جمهوری اسلامی ايران از سويی خواهان خروج مجاهدين خلق از عراق است و از سوی ديگر هنوز افرادی را به اتهام هواداری از اين تشکل يا مشارکت موثر در اقدامات اين گروه بازداشت و حتی به اعدام محکوم می کند.

ريشه های رويارويی هايی خونين در اردوگاه اشرف در چيست؟

چگونه می توان از خونريزی بيشتر در اين اردوگاه جلوگيری کرد؟

از جمله اين پرسش ها را با سه ميهمان اين هفته برنامه ديدگاه ها در ميان گذاشته ايم: با کريم قصيم از اعضای اوليه شورای ملی مقاومت در آلمان، ائتلافی که بزرگترين تشکل درون آن سازمان مجاهدين خلق است، اميرحسين گنج بخش از بنيانگذاران اتحاد جمهوريخواهان ايران در واشنگتن و عبدالکريم لاهيجی، نايب رئيس فدراسيون جوامع جهانی مدافع حقوق بشر در پاريس.

آقای قصيم، پيش زمينه اين رويارويی خونين ميان نظاميان دولت عراق و اعضای سازمان مجاهدين خلق در چيست؟

کريم قصيم: حفاظ نداشتن مجاهدين بعد از انتقال قدرت مربوطه از ايالات متحده به دولت عراق، خلاء وزير جنگ و وزير کشور عراق هست که هر دو در دست مالکی است و  مالکی هم در يک وضعيت بسيار بسيار ضعيف سياسی است که به آن اشاره خواهم کرد. با توجه به اين که احتمال خروج سازمان مجاهدين از ليست سازمان سيای آمريکا و ليست منحوس تروريستی هم هست، درست در اين شرايط که خامنه ای هم دستور از بين بردن اشرف را قبلا داده بود ولی خوب وارد کردن سپاه قدس در اين ماجرا همه اينها دست به دست هم داد و وضعيت را برای مالکی مساعد کرد که جنايت عليه بشريت، به نظر من، آقای لاهيجی بهتر می دانند در اين نوع مسائل حقوقی ممکن کرد.

<p>نماينده ای از دولت عراق در اين ميز گرد نيست. با ذکر اين نکته راه حلی برای اين وضعيت متصور هست، آقای گنج بخش؟</p>
اميرحسين گنج بخش: بله. سازمان مجاهدين خلق و شورای ملی مقاومت بايد به اين وضعيتی که پيش آمده به يک صورت انسان دوستانه پايان دهد. به هر حال واقعيت اين است که  دولتی که در عراق سر کار است، بر اساس همکاری های سازمان مجاهدين خلق و صدام حسين يا بر اساس فشار آقای خامنه ای يا چند دليل ديگر، نمی خواهد سازمان مجاهدين خلق آنجا حضور داشته باشند.
وظيفه اساسی الان اين است که چگونه به صورت انسان دوستانه اين سه چهار هزار نفری که آنجا هستند نجات پيدا کنند و به محل امنی منتقل شوند. اين کار را بيشتر از همه خود زوج رجوی می توانند انجام دهند. در هر حال نقش رهبری اين داستان را به عهده دارند. حرفشان هم می دانيد فصل الخطاب است برای اعضای سازمان مجاهدين.

به نظر من در وهله اول پايان دادن به يک تراژدی انسانی است و اين تراژدی انسانی هم حتی اگر بپذيريم که آقای مالکی مستقيما دستور از سپاه قدس آقای خامنه ای می گيرد، به هر حال بهتر است اين افراد و انسانهای ايرانی هموطن ما از آنجا نجات پيدا کنند و بيشتر مورد فشار و اذيت و اعدام و کشته شدن قرار نگيرند.

آقای لاهيجی، از ديد حقوق بشری حقوق پناهندگان راه حل چيست؟ مخاطب اين راه حل تا چه حد دولت عراق است، تا چه حد دولت آمريکا، تا چه حد سازمان ملل و تا چه حد رهبری مجاهدين خلق؟

عبدالکريم لاهيجی: اين مشکل که در ابتدای امر جنبه سياسی داشته الان ابعاد حقوقی پيدا کرده در چارچوب حقوق بين الملل. تصميم صدام حسين بر اينکه مجاهدين را آن هم در زمان جنگ ايران و عراق روی خاک عراق بپذيرد و آنها را مسلح کند يک تصميم سياسی بوده. ولی زمانی که ارتش آمريکا به عراق حمله کرده، آن زمان تمام اين افراد تحت حمايت دولت عراق و در چارچوب چهار کنوانسيون ژنو دولت اشغالگر بايد جان، امنيت و آزادی آنها را مورد حمايت خودش قرار می داده. تا زمانی که دو سال پيش اردوگاه اشرف را نيروی نظامی آمريکا و ارتش آمريکا يعنی مقامهای آمريکا که در چارچوب کنوانسيون های ژنو مسئوليت داشتند، اين وظيفه را منتقل کردند به دولت عراق.

از سوی ديگر می دانيم که دولت عراق هم از کسانی تشکيل می شود که اينها هم درست مثل مجاهدين آن زمان به عنوان مخالفان صدام حسين در ايران مورد حمايت جمهوری اسلامی بودند. بنابراين بديهی است که آنها هم از اين انتقال مسئوليت زياد راضی نيستند به ويژه که زير فشار دولت جمهوری اسلامی ايران هم هستند برای اين که مجاهدين را از عراق اخراج کنند. دولت عراق در چارچوب کنوانسيون ژنو نمی تواند اين ها را به طرف ايران اخراج کند.

از سوی ديگر بر خلاف آنچه که اميرحسين گنج بخش می گويد، کار راحتی هم نيست. چرا؟ به خاطر اين که طی سالهای گذشته يعنی پس از حمله آمريکا به عراق تعدادی از مجاهدين از سازمان مجاهدين جدا شدند و به ايران هم نمی خواستند بروند. می دانيد يک تعدادی به ايران رفتند زير صليب سرخ جهانی ولی تعدادی نمی خواستند بروند.

من چون در جريان کار اينها بودم به عنوان يک فعال حقوق بشر سالها طول کشيد تا کميساريای پناهندگی سازمان ملل با اينها مصاحبه کند و به اينها يک گواهی موقت پناهندگی بدهد تا شايد... من فکر می کنم تعداد زيادی از اينها هنوز هم در کردستان عراق يا ترکيه باشند برای اين که متاسفانه، کشورهای اروپايی، ايالات متحده آمريکا، کانادا به اينها ويزا نمی دهد.

در بين اينها کسانی بودند که کارت پناهندگی داشتند در کشورهای اروپايی. کسانی بودند که مليت دوگانه داشتند. علاوه بر مليت ايرانی... در شرايط امروز من خيلی سخت می دانم که يک دولتی بتواند به بيش از سه هزار تن اجازه دهد که اينها به آن کشور منتقل بشوند و متاسفانه اين يکی از آن مشکلات و فاجعه هايی است که الان من به عنوان يک متخصص حقوق بين الملل راه حل کوتاه مدتی نمی بينم.

آقای قصيم، در ميان مخالفان جمهوری اسلامی ايران، گرايشی هست که می گويد با انتقال مجاهدين خلق به کشورهای ثالث امن اين مسئله يک بار برای هميشه حل می شود. الان هم آقای لاهيجی گفتند که يک کشور ممکن است نتواند اين همه را بپذيرد، ولی اگر چند کشور اينها را بپذيرد، نظر شما درباره اين راه حل چيست؟

مسئله به اين سادگی که دوست سوم مطرح کردند اگر می بود که باور بفرماييد تا حال صدبار حل شده بود. يک موقع هست که يک فردی می خواهد جا به جا شود يا يک گروهی به صورت متلاشی شده جا به جا شود. اسحله اش را تحويل دهد و سازمان کارش را تحويل دهد و امکاناتش را تحويل دهد و برود. اين جوری نيست که ۳۲۰۰ يا ۳۳۰۰ نفر از اعضای يک سازمان زنده و مبارز و فعال که از آزمايش های بسيار سهمگينی هم گذشته اند بروند همينطور کليد را بدهند به صليب سرخ يا به هر ارگان خير ديگری و بگذارند بروند.

اگر اين فرضيه می توانست به اين صورت باشد که سازمان کار، امکانات و تمام دستگاه تشکيلاتی... نمونه های تاريخی هم داشتيم...

به ياد بياوريد نمونه بسيار مهم که در دوران عرفات در لبنان و جا به جايی سازمان آزاديبخش فلسطين از لبنان به تونس صورت گرفت. يعنی به يک صورت سازمان يافته با حفاظت بين المللی با انتقال دستگاه تشکيلات آقای عرفات و خود ايشان و فرماندهان شان و بسياری از امکانات تشکيلاتی به صورت منظم جا به جا شدند. سازمان کار منتقل شد از لبنان به تونس.

سالهاست که اين تلاش ها نه تنها از طرف سازمان مجاهدين و شورای ملی مقاومت از طرف مقامهای بين المللی و اروپايی از طرف شخصيت های برجسته حقوقی تعدادی قابل ملاحظه ای از حقوق دانان برجسته بين المللی از آقای پروفسور داويد در بلژيک گرفته تا مرحوم لرد اسلينگ که مشهور همه هست اينها در جريان ماجرا بودند. تمام تلاش های خودشان را برای اين که انتقال يا جا به جايی سنجيده و منظم و حفاظت شده انجام گيرد. هيچگونه بخت پيروزی اين طرح نداشت.

با يک نقل قول در سايت راديو فردا خواندم. آقای حامد البيانی، سفير عراق در سازمان ملل اين طوری می گويد: «عراق از کشورهای اروپايی خواسته بود که ساکنان اردوگاه اشرف را بپذيرند اما تاکنون بغداد پاسخ مثبتی از اين کشورها دريافت نکرده است.» با اين گفته من فکر می کنم اين بحث بايد علی الاصول بسته شود و برويم روی چه بايد کرد.

آقای گنج بخش، نظرات ديگران را شنيديد. در عين حال دولت آمريکا به نظر می رسد که با يک مخمصه رو به رو هست. از اعضای سازمانی که در فهرست تروريست های دولت خودش است، در برابر دولت عراق دفاع کند، به بهای زير پا گذاشتن توافق امنيتی ميان آمريکا و عراق يا پرهيز از حفاظت اعضای مجاهدين خلق به بهای خدشه دار شدن وجهه بين المللی دولت های آمريکا و عراق؟ تا به حال دولت آمريکا هم دولت عراق و هم مجاهدين خلق را به خويشتن داری ترغيب کرده. ولی شانس حل کردن اختلاف از راه مذاکره چقدر است؟

يک نکته ای هست که فاجعه ای که در اردوگاه اشرف به وجود آمده بايد به صورت انسان دوستانه حل شود. اين که سازمان مجاهدين بگويد آقا بنده را مثل عرفات برداريد ببريد، خوب کسی از اين کارها نمی کند. به هر حال تنها راه حل انساندوستانه اين است که تمام نيروهای سياسی اپوزيسيون ايران راه حل انساندوستانه بيايند از کشورهای اروپايی بخواهند اين تعداد افرادی که وجود دارند را برسانند به يک جای امن. اين تنها راه حلش است.

راه حل آسانی نيست. ولی راه حل ديگری به نظر هيچکس نمی رسد. در اين که من اين راه حل را پيشنهاد کردم، آسان نمی دانستم هست. ولی همينطور که همان نماينده عراق هم در سازمان ملل گفته بايد کشورهای اروپايی مسئوليت اين افراد را به عهده بگيرند.

اين راه حل های عجيب و غريب عرفاتی هم فکر نمی کنم راه حل های منطقی باشد. متاسفانه سازمان مجاهدين يک سری شرط بندی های سياسی کرده که روی اين شرط بندی ها موفق نشده و الان دارد هزينه های يک سری اشتباهات تاريخی اش را می دهد. همکاری با صدام حسين برای مردم ايران زياد مورد علاقه نبود.

اين را هم می دانيد که در عمليات مرواريد دوستان مجاهد در مقابل کردها و شيعه ها ايستادند. يک سری دعواهای تاريخی آنجاست. نگرانی امثال من اين است که بتوانيم فشار روی نيروهای آمريکايی و اروپايی بگذاريم و اينها را به يک جايی منتقل کنند. ببرندشان که سالم بمانند و از بين نروند.

اگر من خودم بخواهم اگر زوری داشته باشم استفاده کنم می گويم بايد جنبه انسانی را تقويت کرد و موضوع تروريسم و اينها مسئله نيست و مسئله نجات دادن جان ۳۰۰۰ و خورده ای آدم است که به هر دليلی در يک مخمصه مانده اند و گرفتار شده اند. نامه بنويسيم و بخواهيم که اينها را نجات بدهيم. بحث سياسی را بگذاريم کنار. ولی اين طوری وانمود نکنيم که هيچ راه حلی وجود ندارد.

آقای لاهيجی، مدافعان حقوق بشر و حقوق پناهندگی در کوتاه مدت چه کار ملموسی می توانند انجام دهند؟ چگونه می شود اين بحران را مهار کرد در اين کوتاه مدت؟

در وهله اول دولت عراق حافظ جان و امنيت و آزادی اينها در چارچوب قواعد بين المللی هست. به خاطر همين هم اين عمل را ما محکوم می کنيم و هر دولت دموکراتی هم بايد محکوم کند. ديديد که حتی دولت آمريکا هم محکوم کرد. اين که اسم اينها در ليست سازمانهای تروريست هست يا نه، تغييری در صورت مسئله نمی دهد.

مسئوليت دولت عراق در تامين آزادی، امنيت و آزادی رفت و آمد و جان اينهاست. بنابراين ما درخواست می کنيم که در وهله اول برای رسيدگی به اين درگيری بزرگ که نمی دانيم تعداد کشته شدگان چقدر بوده، نيروهای عراقی پليس يا ارتش با سلاح های سنگين به يک عده بی دفاع حمله کرده اند و آنها را کشته اند.

بنابراين در وهله اول بايد يک کميسيون تحقيق بين المللی يا از طرف سازمانهای دولتی مثل صليب سرخ، کميساريای حقوق بشر سازمان ملل و مثل کميساريای پناهندگی سازمان ملل برای رسيدگی به اين قضيه به وجود بيايد يا از سازمانهای غيردولتی و ما هم آمادگی داريم که در اين کميسيون شرکت کنيم. در وهله دوم موضوع اين است که چگونه می شود راه حل پيدا کرد.

مسلم است موضوعی که اميرحسين گنج بخش می گويد من هم با آن موافق هستم. ولی بايد ببينيم که آيا موازنه قدرتی که الان در دنيا وجود دارد ايجاب می کند که يک دولتی به طور يک جا بيش از ۳۰۰۰ تن را به عنوان پناهنده بپذيرد؟ برای اينکه متاسفانه از اين طور فاجعه ها به ويژه در کشورهای آفريقايی زياد هست که در مرز دو کشور می بينيد که ده ها هزار تن و صدها هزار نفر سالها و سالها به صورت پناهنده می مانند.

من به عنوان کسی که در ۲۰ سال اخير با اين تراژدی انسانی مواجه بودم چه در ارتباط با کسانی که از سازمان مجاهدين بيرون می آمدند و نمی توانستند از عراق خارج شوند و چه در ارتباط با خانواده هايی که زير فشار بودند، بعيد می دانم که درشرايط کنونی... الان می دانيد که يکی از بزرگترين مسائل دولت های کنونی مبارزه با مهاجرت است. چه مهاجرت قانونی و چه غير قانونی. در شرايط فعلی با فاجعه ای که در تونس، مصر و ليبی و ساحل عاج اتفاق افتاده، کشورهای اروپايی حتی حاضر نيستند تعدادی از اين پناهندگان را به طور موقت هم بپذيرند، چگونه می توان اميدوار بود که در کوتاه مدت و حتی ميان مدت برای اين قضيه راه حلی پيدا شود.

و گرنه راه حل اصلی همين است که اينها از آن مطقه خطر بيايند بيرون و تا ما به اين نتيجه نرسيديم مسلم است که دولت عراق زير فشار بين المللی قرار گيرد برای اين که امنيت و جان و آزادی اينها را مورد حمايت واقعی خودش قرار دهد.

اقای قصيم، نوبت شماست. ولی اين را هم بگويم که مخالفان جمهوری اسلامی ايران عده ای معتقدند آن چه مسئله را پيچيده می کند، اينست که رهبری سازمان مجاهدين خلق تمايلی ندارد اعضای سازمان مجاهدين خلق در اردوگاه اشرف به چند کشور مختلف منتقل شوند. چون معتقدند که در شرايط کنونی رهبری سازمان مجاهدين خلق روی خصوصی ترين مسائل اعضای سازمان از جمله ازدواج و طلاق و چيزهای ديگر کنترل دارد ولی اگر اعضای سازمان به کشورهای دموکراتيک ديگر بروند اين کنترل را از دست می دهد يا عده ای از اعضای آن در شرايط آزاد سازمان را رها می کنند يا در تشکلات ديگر ايرانی خارج کشور ممکن است فعال شوند. لطفا پاسخ تان را به اين نوع انتقادها هم بدهيد.

اولا که گسترده ترين بخش سازمان مجاهدين در شهر اشرف نيست بلکه در خارج از کشور است و سازمان کار مجاهدين در اروپا و آمريکا و تمام کشورهای دموکراتيک دنيا حتی استراليا و مجموعش را اگر بگيريد بسيار گسترده تر است از شبکه کار اشرف. نمی خواهم الان وارد اين بحث شوم.

ما الان بحثمان اين نيست. ولی فقط به صورت اشاره عرض می کنم که مسئله مهار کردن را نمی خواهند و ازدواج و طلاق و اينها را بهتر است که بعد از ۲۰ سال يک بار برای هميشه بايگانی کنند دوستان. اما آن چه که درصحبت های آقای لاهيجی بسيار اهميت دارد و بايد به آن توجه کرد حتی اگر کشورهای متعددی اين کار را می کردند و اين حامد البيانی صحبت از کشورهای اروپای می کند، باز يک نوع امکان عملی وجود داشت.

ولی من می خواهم يک مسئله را مطرح کنم. من فکر می کنم جزو حقوق بشر انسانها است و از اين نظر من به مبارزه ای که سازمان مجاهدين بدون سلاح می کنند بسيار تعظيم می کنم. برای اين که درست است که اينها جان بر سر اين کار گذاشته اند، ولی واقعيت اين است که در يک منطقه ای که حقوق بشر چندان ارزشی ندارد، برای چندمين بار با دست خالی در برابر تهاجم به حقوق بشر مجاهدين صاحب حقوق متعددی از حقوق بشر و کنوانسيون های بين المللی از جمله کنوانسيون چهار ژنو و اصل نان رفرمال و دوم اين که اينها تک تک مجاهدين در شهر اشرف با دولت آمريکا قرارداد تحويل سلاح در مقابل تضمين امنيت دارند. قرارداد کتبی با تک تک اين افراد امضا کرده اند. بند چهار را مجاهدين با يک پروسه مبارزه بسيار شديد به دست آورده اند.

اين طور نبوده که همينطور بيايند به شان تقديم کنند. تمام يک به يک اين موارد را سازمان مجاهدين و هواداران شان و شورای ملی مقاومت واقعا با يک کار طاقت فرسا همين که الان يونامی مونيتور می کند شهر اشرف را و همين که قبل از اين حمله نيروهای مالکی به اشرف يک گروه آمريکايی آنجا بودند و مونيتور کردند و الان يکی از مسائلی که گردن آمريکا افتاده اين است که آقا چرا موافقت کردی اين گروه مونيتور کننده خارج شود. اين مسئوليت دست آقای گيتس بوده. در فرماندهی بالا. آقای گيتس در عراق بوده همان موقع که اين حمله انجام گرفته.

اين سئوال ها مطرح اند. به دست آوردن همين موفقيت که يک عده شرايط اشرف را به طور مداوم مونيتور کنند يا قبل از اينکه آمريکايی ها بگذارند بروند، يک گردان آمريکايی اين حفاظت را در دوران گذار هم به عهده داشت. همينطوری نبود که آنها تقديم کرده باشند. با يک مبارزه سياسی و حقوقی بين المللی مجاهدين اين را به دست آوردند.

حالا من از شما، خودم و شنوندگان می پرسم بايد از حقوق گذشت چون خطر پيش آمده؟ من به خودم اجازه نمی دهم البته حکم صادر کنم. ولی همانطور که به خودم اجازه نمی دهم حکم صادر کنم که مجاهدين بمانند، به خودم هم اجازه نمی دهم که ادعا کنم که مجاهدين بايد بروند. اين بهترين راه است. آنها تصميم گرفته اند برای دفاع از حقوق شان بمانند و مبارزه کنند.

اما اگر دولت های دموکراتيک و سازمان ملل بتواند سازمان يافته و صلح آميز با مذاکره اين امکانات را فراهم کند... برای همين بود که من آن مثال را زدم... ارج و احترام همين مجاهدين که اين مبارزه درخشان حقوق بشری را دارند انجام می دهند و برای ايرانی ها افتخارآميز است، بی دليل نيست که يک همبستگی عظيمی حول مجاهدين برای محکوم کردن اين جنايات هست.

بی دليل نيست که الان در خود عراق از مجلسی ها گرفته تا حتی خطيب های نماز جمعه شان حمله کردند به مالکی و خواستار کناره گيری نوری مالکی از قدرت شدند. خود حزبش هم چنين مشکلی دارد و مالکی را زير سئوال گذاشته. فرماندهان ارتش هم انتقاد می کنند. حاميان دموکراتيک در مجلس هم عليه اين جنايات قيام کرده اند. مسئله به اين سادگی هم نيست که آدم بنشيند و خيرخواهانه، فرض البته بر خيرخواهی دوستان است، تقاضا کند که اينها بروند.

آقای گنج بخش، در حد نکته آخر.

در برخورد به اين تراژدی که خود سازمان مجاهدين هم با رفتن به سوی صدام حسين نقش موثری داشته، دو برخورد هست. يک برخورد اين است که بخواهيم اين داستان را آنقدر سياسی کنيم و از درونش يک حماسه پشتيبانی درست کنيم از جريان سياسی سازمان مجاهدين خلق که اگر بخواهيم چنين کاری کنيم به نظر من نتيجه اش چيزی بيشتر از اين حماسه فروغ جاويدان نمی شود. نزديک چند هزار نفر آدم قربانی شدند.

راه حل دوم اين است که اين را کاملا در چارچوب انساندوستانه نگاه داريم که امثال من هم که مخالفت جدی با سياست سازمان مجاهدين خلق دارد، بتواند اين بخش انساندوستانه را بيايد و پشتيبانی کند و کوشش کند اين افرادی که امروز جانشان در خطر است به يک جای امن منتقل شوند شايد دانه دانه اين کار را بکنيم. شايد ده تا ده تا و اينها از معرض خطر و کشته شدن نجات پيدا کنند. بخش انسان دوستانه را به سرعت حمايت کنيم و حتی اگر يک دانه را هم بتوانيم نجات بدهيم.

اين هدف ما است و بر دولت عراق هم فشار بگذاريم که جنبه انسانی مسئله را کاملا رعايت کند و از نيروهای حقوق بشری هم بخواهيم که در اين زمينه نقش موثر خودش را ايفا کند.

آقای قصيم؟

بيش از ۲۰۰ نفر مريض صعب العلاج در اشرف هست. از سرطانی بگيريد تا مريض های اشعه ای، بيماری بسيار وخيم و خطرناک. اشاره کردند دو نفره سه نفره... حتی برای يک نفر از اين بيماران سرطانی هم جواز رسيدن به يک کشور اروپايی و درمان شدن نمی دهند. من توصيه می کنم که اين دوستان که اين پيشنهاد ها را می کنند خودشان قدم جلو بگذارند برای خروج بيماران مجاهدين مشکلی را حل و فصل کنند تا متوجه شوند که با چه ديوار بسته ای در اين مورد رو به رو هستيم متاسفانه.

آقای لاهيجی، نکته آخر شما؟

اين موضوع را می شود از يک ديدگاه عاطفی و رفتاری از يک سازمان نگاه کرد که آن هم موضع من نيست. موضع من اين است که تا زمانی که اين گروه در خاک عراق هستند دولت عراق يک وظايفی دارد و يک تعهداتی دارد بايد در مورد آنها بدون هيچ گونه قصور به حد اعلا عمل کند. تامين امنيت جان اينها، امنيت آزادی اينها و مسائل درمانی و مسائل مربوط به حد اقل زندگی. يک.

دوم اين که آيا عراق مجبور است که تا آخر دنيا اينها را در خاک خودش نگاه دارد، اين مسئله مسئله حاکميت يک کشور است و مسئله اين است که در چارچوب چه مقررات بين المللی اين کار را بکند. وگرنه من هرگز نگفتم که اينها بايد از عراق بروند بيرون. مسئله مسئله من نيست اصلا. به عنوان حقوق دان و مدافع حقوق بشر. موضوع اين است که در شرايط کنونی حتی مطمئن نيستم که نخست آيا عراق کنوانسيون ژنو راجع به حقوق پناهندگی را امضا کرده يا نه. يعنی دولت کنونی عراق.

بعد اين که اصلا عراق اينها را پناهنده سياسی می داند يا نه. برای اين که اگر اينها همينطور در خاک عراق باشند و حتی ممکن است با توجه به اين که در هر حال عده ای از ... من نمی خواهم اينها را به عنوان واقعيت بگويم... به عنوان امکاناتی که وجود دارد... برای اين که الان دارند مسئولان رژيم گذشته را به مرور محاکمه کردند و محاکمه می کنند و يک عده ای را حتی صدام حسين را کشتند... مثلا در جريان حمله نخست آمريکا به عراق می گويند که مجاهدين يا برخی از مجاهدين در منطقه کردستان با ارتش عراق حمله کردند.

وقتی شما در يک کشوری بوديد تابع قوانين کنونی آن کشور هستيد. ممکن است حتی يک عده از اينها را بخواهند بعدا محاکمه کنند به عنوان اين که مثلا شما در کشتار مردم در آن زمان شرکت داشتيد... اينها مسائلی نيست که برای هميشه بتوانيم مطمئن باشيم که مجاهدين در عراق از هر جهت امنيت و جانشان و آزادی شان مورد حمايت قرار خواهد گرفت.

اينجاست که من فکر می کنم راه حلی که هم با قواعد حقوق بين الملل تطبيق کند و هم از نظر اصول انساندوستانه بيشتر مورد رعايت قرار گيرد اين است که کشورهای دموکراتيک و کشورهايی که عضو کنوانسيون ژنو هستند، کشورهايی که حقوق پناهندگی را به عنوان يکی از اصول مسلم خودشان و از جمله کشور فرانسه که در قانون اساسی فرانسه آن را شناخته اند، بيايند و اين پناهنده ها را که مسلم پناهنده هستند برای اين که جانشان و آزادی شان در صورتی که اينها به ايران اخراج شوند در معرض خطر هست بپذيرند.

حالا ده تا ده تا می خواهند بپذيرند، صدتا صدتا می خواهند بپذيرند، مسئله آنهاست. ولی من بعيد می دانم که حتی در ميان مدت امنيت و آزادی آنها توسط دولت فعلی عراق مورد حمايت قرار گيرد و از اين فاجعه ها تکرار نشود.

۱۳۹۰/۰۱/۲۱- رادیو فردا


کامنت ها در فیسبوک

Commentaires
Susan Afsharian Atefe jon az koja mesheh version English ra paida kardn
Francis Porsche Ba sepas az hoshdare Atefeh azizam baraye sherkat dar in goftogo. Sazmane Mojahedin nabayad, takid mikonam na-bayad 3300 ensane sakene Ashraf ro ba dide yek Sazman bebineh ke bayad ja be ja beshan, balke ba in did ke 3300 eeeensan bayad az khatar fori gooshte dame toop shodan nejat peyda konan. Az dolate eragh entezare roayate hoghooghe bashar dashtan daghighan shabihe az iran in entezar ro dashtane, har doye inha mozdoorand va zede bashar. Ashrafiha bayad az oonja biroon biyan, va in bayad ba shetab tamam anjam begireh. Vali eshareye karime ghasim be in ke 200 bimare sakht va saratani va digar bimaran Ashraf ro natoonestan barashoon visaye keshvarhaye dige ro bigiran mano ham toye fekr bord.
Fariborz Nik
پیروزی از آن آنها خواهد بود مگر میشد به امام حسین گفت که بعد از ورود به کربلا با دشمن سازش کند .اینان انتخاب خودشان را کرده اند تصمیم گیرنده خودشان میباشند و ما نباید در جای امن و آسایش برای آنان نسخه تجویز کنیم چرا که ما فاقد صلاحیت میباشیم در غیر اینصورت الان ما باید در کنارشان می بودیم تنها کاری که از دست ما بر می آید حمایت صد در صد شان اگر صادق باشیم میباشد.
Francis Porsche man nemikham oonha koshteh beshan va az didane peykarhaye be khoon keshidehye oonha andoohginam in eshtebahe? Dar mobarezeh siyasi hamisheh bayad baravar kard baraye milyoonha azize az dast rafteh va dahha milyoon ghalbe be khoon neshasteh bazmandegane oonha che chizi be dast avardim. In chiziye ke ma iraniha shoorbakhtaneh hanooz yad nagereftim. In margha dastavardesh chi boodeh? Hata joon yek ensan ham ziyade, ma be ghalbe mehrabooneshoon be didhaye poshro har ensani niyaz darim.
Mehrdad Farahani
Mehrdad Farahani moshgel ashraf joda az moshgele mobarezin dakhel iran ke zendani shekanje va edam mishavand nist .. khob nazare in aghayan dar rabete ba moshgele mobareze ke edam va shekanje va zendan ra dar iran bebar khahad avard chist? hatman migooyand daneshjooyane mobarez ham bayad be kharej az keshvar montaghel shavand va dast az mobareze bardarand dar in soorat digar shekanje va edam nemishavand.
Mehrdad Farahani
Mehrdad Farahani aghae maziar...midanam ke shoma mantegh javab dadan nadari sohbate man ba kasane digari bood na shoma.
Mehrdad Farahani
Mehrdad Farahani ahmad vahdanie aziz aya in heme hemayati ke shoma nam mibari dar iran mitoone baes beshe koshtar 67 soorat nagire neda koshte va sohrab va 1000 nafare dige sareshoon be balae dar nare? dar zemn 1 negah be hemayathae mardom az ashraf dar sarasare donya bendaz. ( bahae azadi sangin ast va khoshbakhtane hastand hanooz ensanhai ke in baha ra barae azadie mardomeshoon mipardazan.)
Fariborz Nik
من یک سوال مشخص از همه دارم و قبلا از همه بخاطر اینکه قلبشان به خاطر اشرف می تپد قدر دانی کرده ودرود می فرستم به شرف انسانیتان ولی سوال من این است که اگر ماندن بچه ها در اشرف سر نوشت ساز نبود .چرا رژیم برای بیرون رفتن اشرفیان خود را به آب و آتش می زند و به هر وسیله از قبیل شکنجه های روحی وروانی به وسیله بلند گوها وتحدید ها توسط مزدورانش و همچنین با ساخت وپاختهای خیانت بارش قصد دارد اشرفیان دلاور را از پایگاهشان دور کند چرا که به خوبی میداند با بیرون آمدنشان مانند خیلی از ما مبارزه را ترک کرده و فقط به مبارزه مجازی می پردازند والبته این خواست قلبی رژیم بوده و خواهد بود وقتی مسعود می گوید اگر اشرف مقاومت کرده وپابرجا بماند دنیا پابرجا خواهد ماند.موفق باشید واجازه ندهید افراد رژیم به خواست خود برسند.
Fariborz Nik
جواب تمام این گونه سوالات وابهامات را میتوانیم با مراجعه به وجدانهایمان در یابیم ودر نهایت اشرفیان را به خیر ما امید نیست سعی کنیم شر نرسانیم چرا که آنان که دست در آتش دارند خیلی بهتر میتوانند تشخیص دهند و ما با حمایتهای کوچکی که از دستمان بر می آید باید فقط برادریمان را ثابت کنیم و بس .
Mehrdad Farahani
Mehrdad Farahani aghae ahmad vahdani 1 soal az shoma daram pishnahade shoma be daneshjooyane daneshgahe tehran chist ke tedadi ziadi dastgir va zendani shodan anha che bayad bekonand ke dastgir va shekanje va zendani nashavand? mobareze ra tark kardeh va mesle baziha be kharej amadeh va taghazae panahandegi konand?
Mehrdad Farahani
Mehrdad Farahani ashrafian niaz be hemayat daran mali va manavi yani be kasani ke dar kharej az mobareze anha poshtibani konand. anha hazer be fadae jane khod dar rahe azadie mihan ra darand va niazi be tazife ruhie va pasivism nadarand anha ruzi ke be anja raftand tamame in khatarat ra be jan kharidan.
Mehrdad Farahani
Mehrdad Farahani jenabe vahdani moshgele shoma jane ensanhast ya mobareze sazemani ya gheyre sazemani?
Fariborz Nik
پناهنده شدن و مبارزه در خارج از کشور توسط آقای رفسنجانی پیشنهاد و در اینمورد هم تبلیغات وهزینه های زیادی از کیسه بیت المال شد و مبلغین زیادی هم داشت که هزینه آنها توسط وزارت اطلاعات تامین میشد ولی این مربوط به سالها قبل بود که متاسفانه امروز هم توسط دوست ودشمن تجویز میشود اگر مجاهدین در دهه شصت از ایران خارج شدند بدلیل هژمونی بلا منازع آن پیر کفتار جماران روی احساسات مذهبی مردم بود و مجاهدین برای پرهیز از کشتن خلق نا آگاه مجبور به ترک ایران شدند
Mehrdad Farahani
Mehrdad Farahani aghae vahdani aziz panahandegi eshkali nadare arzanie shoma vali mobarezin ra begzarid mobareze konand va shoma az panahandegi morede alaghe khod estefadeh konid.
Fariborz Nik
با درود بیکران بر شما مازیار عزیز صداقت از گفتار شما موج میزند ولی ازت میخواهم با دقت بیشتری به مسائل بنگری و مطمئن باش به هر چه برسی برای من محترم خواهد بود موفق باشید.
Mehrdad Farahani
Mehrdad Farahani aghae maziar anha ke shoma gereftar minamid doostane shoma nistand o shoma doshmanane anha hastid dar gheyre insoorat ensanhae tahsilkardeh balgh va mobarez ra ghereftar neminamidid az in filmhae ensandoostane ham jae dige bazi konid daste amsale shoma salhast ro shodeh aziz.
Mehrdad Farahani
Mehrdad Farahani shoma vaghti shakhsiate ashrafian ra zire soal mibari hatman agar mitavanesti fiziki haman kar ra mikardi ke mozdoorane maleki mikone
Ali Azad
Ali Azad
بيش از ۲۰۰ نفر مريض صعب العلاج در اشرف هست. از سرطانی بگيريد تا مريض های اشعه ای، بيماری بسيار وخيم و خطرناک. اشاره کردند دو نفره سه نفره... حتی برای يک نفر از اين بيماران سرطانی هم جواز رسيدن به يک کشور اروپايی و درمان شدن نمی دهند. من توصيه می کنم که اين دوستان که اين پيشنهاد ها را می کنند خودشان قدم جلو بگذارند برای خروج بيماران مجاهدين مشکلی را  حل و فصل کنند تا متوجه شوند که با چه ديوار بسته ای در اين مورد رو به رو هستيم
Babak Azad
کمیسریا ی عالی‌ پناهندگی سازمان ملل اعلام کرده که برای انتقال این نیروها اقدام می‌کند باید از این امکان برای انتقال تام و تمام این عزیزان از اشرف به کشورهای آزاد حمایت کرد و کمیسریا علی‌ را تحت فشار قرار داد. ولی‌ حال طرف صحبتم با برخی‌ افراد که کاسه‌ داغتر از آش از خانم رجوی و سخنگوی سازمان شاهیم قبادی شده‌اند که اعلام کرد که افراد در قرارگاه حاضر به ترک عراق هستند. یکی‌ از فرماندهان سپاه اعلام کرد که دو راه پیش پای این عزیزان است یا توبه یا خودکشی‌ از طرف دیگر پاسدار دیگری گفت به تروریستها نباید پناهندگی داد که دقیقا خیزی است که رژیم توسط نیروهای وابسته خود در عراق برای قتل عام این نیروها بسته. یک ضرب مثل در خارجه هست که میگه اگر حیوانی صدای اردک را در بیاورد ولی‌ حتی لباس خرگوش را هم بپوشد مطمئن باشید اردک است. من نمیفهمم اگر این افراد که اصرار در باز نگاه داشتن اشرف دارند چطور خود را هوادار سازمان معرفی میکنند سازمانی که رهبرش و چه سخنگویش اعلام آمادگی برای ترک عراق را داده‌اند. عزیزان این مواضع شما اگر نیروهای نفوذی وزارت اطلاعات در صفوف مقاومت نیستید به طور قطع در همان راستا می‌باشد. و اما من یک درخواست از رهبری سازمان دارم چون برخی‌ از هواداران خارج از کشوری مقاومت اصرار زیادی برای نگاه داری اشرف با هر بهائی را دارند با احترام گذاشتن به خواسته این عزیزان با اولین هواپیما این عزیزان را همراه زن و شوهر و بچه برای جایگزینی اشرفیان به آنجا برده که به عنوان نگهبانان اشرف انجام وظیفه نمایند. .
Babak Azad
آقای مازیار به نظر من و مطمأناً به نظر بسیاری از دوستان مساله اشرف نه یک موضوع سیاسی یا گروهی است این یک موضوع انسانی‌ است. مهم قضیه در این است که رهبری سازمان مجاهدین در شرایط حاضر آمادگی خود را برای انتقال این عزیزان اعلام داشته ما هم به نوبه خود باید به کمیسریا عالی‌ پناهندگی سازمان ملل فشار بیاوریم که در اسرع وقت این عزیزان را از عراق به کشورهای آزاد ببرند. روابط داخلی‌ سازمان مجاهدین به خودشان مربوط است. در هر صورت بنی آدم اعضای یک دیگرند.
Anahita Tanha
به نظر من باید همه تلاش را برای خارج کردن مجاهدین اشرف بکار بگیریم. امروز شاهین قبادی سخنگوی سازمان گفت که بچه های اشرف و مجاهدین اعلام آمادگی برای خروج از اشرف کرده اند ولی دولتهای خارجی پناهندگی نمی دهند. ما باید به دولتهای خارجی فشار بیاوریم که آنها را بپذیرد. باید تظاهرات کنیم. تحصن و اعتصاب براه بیندازیم تا باز هم یک تعداد دیگری را نکشته اند
Francis Porsche Be baradare azizam Mehrdad: dar har mobarezehi chizi vojood dareh be name stratgie va chizi be name taktik. Dar har karzari hamleh vojood dareh va defae va aghabneshiniye taktiki. Dar tamame mobarezat va janghaye jahan talash bar ine ke talafat be hadeaghl bereseh. Dar har mobarezehi sahnehaye pishraft va goshyesh va tasarof vojood dareh va jahai ke dige mobarezan tooye taleh va bonbast mioftan. Dar in sharayet ast ke faghat bayad be nejat, biroon keshidane nirooha va paiin avardan talafat va be hadar nadadane nirooha fekr kard. Ashraf dar hale hazer ye taleh va bonbast ast baraye sakenanesh. In mobarezan ba oonja moondan faghat dasteh dasteh koshteh mishan va farye hameh tafavote nazariyat rooye in makhraje moshtarak bayad khodemoon ro yek seda konim: shomare koshteh shodegan rahe azadi ro be hadeaghe khodesh beresoonim.
Babak Azad
مازیار جان با نظرت کاملا موافقم هیچ اختلاف نظری در این مورد ندارم پیروز باشی‌.
Rasool Azadi
Rasool Azadi
با خروج نام مجاهدین از لیست ترورستی امریکا کار هم برای امریکا در محل و هم برای اشرف ساده می شود.چون دولت عراق این موضع را پراهنه عثمان کرده در منطقه................پس تلاش کنید که دولت امریکا نام را از لیست خود خارج کند...................
Javad Riahi
من زمانی در جنگ اول خلیج رزمنده ارتش ازاد یبخش بودم و مجاهد بعد از تحولات کو یت ازنظر من دیگر عراق جا یی برای مبارزه و سرنگون کردن رژیم نبود ودر عمل هم تحلیل فر دیم در ست بوده در حال حا ضر اگر خواهان حفظ جان این بچها هستیم بدون اینکه مساله را ایدولوژیک و سیا سی کنیم با ید از هر طر یق ممکن و به هر شکلی راهی برای خرو ج این افراد از عراق پیدا کنیم واین تنها رهبری مجا هد ین است که در تحلیلس به هر دلیلی خو اهان حفظ نیرو های خود در عراق است افراد پذ یر فتند به تو صیه رهبری که بماند ودر بعد کشتار هم تبلیغات مجاهدین نگاه عاشورا گونه دارد در حالیکه این خط جو ابگوی هیچ گونه نیاز اجتما عی ایران نیست مردم ایران دیگر به دنبال خط مذ هب نیستند بگذ ریم و بحث را از مو ضو ع کمک به اشرف خارج نکنم دید یم امر یکا با چراغ سبز نشان دادن برای سرکوب اشرف همد ست رژ یم و دولت عراق است واین بچها اگر نخو اهند عاشورایی شوند با ید از عراق خارج شوند وای کاش در سال 91 این کار صورت میگرفت و در حال حا ضر هم باز باید جنبید تا دیر نشده است
Reza Khosh Kerdar
حرفهای آقای لاهیجی به نظر من در این مصاحبه منطقی بود ولی بنظرم باید همه تلاش را بقول خانم اقبال انجام دهیم که مجاهدان ساکن اشرف را به خارج کشور منتقل کنیم چون جانشان در آنجا در خطر است. خود مجاهدین هم گفته اند که همین را می خواهند . باید همه تلاش را از همه مناقع حقوق بشری انجام داد
Sedaye Azadi agha reza haman tor ke aghaye ghasim eshAreh kardand, biaeed be jaye 3400 nafar shoma talash konid yek marize saratani, aan ham faghat yek nafar ra kharej konid. agar shod, beravid baraye 3000-4000 nafar talash konid.
Babak Azad
جناب تاهانی (امیدوارم اسم شما را درست نوشته باشم) اگر همچنین حرکتی از جانب سازمان بوده حداقل انعکاس بیرونی آن چنانی نداشته در صورتی‌ که مسائل پیش و پا افتاده تری انعکاس بیشتری یافته بود. به عنوان مثال در چند مورد نمایندگان سازمان کنفرانس مطبوعاتی برای مسائل هسته‌ای که البته مهم هم هست یا میتینگ‌های خانم رجوی با مقامات بین‌المللی که باز هم بسیار مهم است گذاشتند و حتی یک بار برای انتقال این عزیزان حد عقل یک بار آنقدر که من می‌دانم کنفراس مطبوعاتی یا ... گذشته نشد. در صورتی‌ که ما با مساله مرگ و زندگی‌ افرادی روبرو بودیم که عمر خود را وقف همین سازمان کرده بودند. ولی‌ حالا از گذشته صحبت نکنیم بعد از وقوع این جنایت نجات جان این عزیزان دیگر صرفا یک مساله داخلی‌ مجاهدین نیست و نباید هم باشد انتقال این عزیزان و همه آنها نه برخی‌ به یک کشور ثالث نه ایران!!! باید وظیفه اصلی‌ شخصیتهای حقوقی ایرانی‌ بوده و حتی به نظر من باید نماینده‌هایی‌ که الزاماً وابستگی تشکیلاتی ایدئولوژیکی با سازمان نداشته باشند این امر را پیگیری نمایند

با احترام.
Atefeh Eghbal
دوستان مسئله از جانب مجاهدین و رهبری آن درخواست شده است. حالا نوبت ماست که کمپین پشت این درخواست انجام دهیم و پشت قضیه را از نهادهای بین المللی و حقوق بشری بگیریم. مجاهدین در حال حاضر درگیر بسیاری مسائل از جمله مجروحین هستند که شاید نتوانند اینکار را به تنهایی انجام دهند. همیشه نباید از آنها انتظار داشت. ما نیز باید در این زمینه آستین ها را بالا بزنیم و اقدامی جمعی انجام دهیم دقیقا در جهت پیگیری و انجام درخواستی که از طرف مجاهدین و نمایندگانشان برای انتقال بچه های اشرف صورت گرفته است. پیشنهاد من یک کمپین است . کمپینی که نه فقط روی کاغذ بلکه با فعالیت های بیرونی همراه باشد. برای اینکار باید دست در دست هم بگذاریم
Atefeh Eghbal
سوزان جان با عرض معذرت که پیامت را دیر پاسخ دادم من پیگیری کردم ولی نسخه انگلیسی آن را پیدا نکردم. شاید باید بچه هایی که انگلیسی میدانند آنرا ترجمه کنند.
Javad Riahi
بعد از صحبتها ی خانم رجوی در گرمیداشت کشتار مجاهد ین ایشان بایدبه عنوان رهبر عقیدتی و سیا سی مجاهد ین رسمان موضع گیری شفاف ورو شن بکند برای خروج از اشرف تا کسانیکه قصد کمک دارند با تنا قض مو اجه نشوند تا انجا یکه من از مجا هدین شناخت دارم هنوز مو ضع رسمی برای خروج از اشرف نگرفته اند وما بقی هم در گذ شته جنبه سیا سی داشته و هیچگاه قصد خرو ج نداشتند و این جنگ ودفاع جانا نه انان هم نشان ازاین مو ضع دارد واگر چنین قصدی می داشتند هرگز چنین مقاومتی نمی کردند وخانم رجوی هم اشاره کردند که مسعود با انان اتمام حجت کرده بود که اگر میجنگید جانانه بجگید پس خو اهشان دو ستانی که سمپا تی ایدولوژیک به مجا هد ین دارند مسائل حاد انسانی را ایدولوژیک و سیا سی نکنند تا تمامی بدانیم بر چه محوری باید کارمشترک بکنیم
Atefeh Eghbal
آقای ریاحی عزیز به نظر من وقتی خانم رجوی از موضع رهبری مجاهدین و سخنگویان سازمان این درخواست را از نهادهای بین المللی انجام داده اند و در شرایط فعلی هم آنرا بصورت علنی بارها مطرح کرده اند. ما باید همین مسئله را جنبه عملی به آن داده و پیگیری کنیم. اینکه بخواهیم به این مسئله بند کنیم که حالا مجاهدین این مسئله را بیایند و شفاف و روشن کنند زمان دیر میشود.
Atefeh Eghbal
من فکر میکنم ما که معتقد به بیرون آمدن بچه ها هستیم باید کار خودمان را انجام دهیم و بگذاریم که اگر مجاهدین با این حرکت مخالفتی دارند خودشان بیان کنند. اینکه برویم تحلیل کنیم که حرف مجاهدین صادقانه نیست و سیاسی است بنظر من درست نیست . باید همان حرفی که میگویند را گرفت و روی آن فراخوان و کمپن داد. این یک کار مشترک است که من با تماس های متعدد سعی در برپایی آن دارم و تا بحال نیز مخالفتی از مجاهدین در این رابطه نشنیده ام
Javad Riahi
خانم اقبالی من بهیچ عنوان مجاهدین و رهبر یش را زیر سوال نبردم و این اجازه را هم به خودم نمی دهم چون غیر مسو لانه است حرف من این است که در همین گرد هما یی چند ین نو ع بیان مطرح شد از جمله سخنان اقای هزارخانی و همچنین در همین میز گرد رادیو فردا و سخنان اقای قصیم من به هیچ عنوان اراده بیرون امدن ند یدم و اگر بنا باشد که کمپین گذاشته شود و با ابهامات مو اجه باشد جز سو استفاده دشمن هیچگونه بردی نخو اهد داشت
Atefeh Eghbal
به نظر من مجاهدین با هیچ کس رو در واسی تا بحال نداشته اند اگر نخواهند کمپین انجام شود و نخواهند که بچه های اشرف بیرون بیایند مثل موارد دیگر صریح نظرشان را اعلام خواهند کرد. من مبنای کمپین را حرفهای رهبری سازمان و سخنگویان آن میگذارم و مطمئن هستم اگر موافق نباشند آنرا بیان خواهند کرد ولی تا بحال من هیچ مخالفتی نشنیده ام.
Atefeh Eghbal
به نظر من در شرایط فعلی به همین باید بسنده کرد اگر بدنبال نجات بچه های اشرف از دست مالکی و مزدوران رژیم هستیم
Javad Riahi
من با تمام توان در اختیار شما هستم برای هر گونه همکاری
Atefeh Eghbal
از شما متشکرم. حتما با شما تماس خواهم گرفت


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر